مکانیزاسیون تنها راهکار در پیش روی کشاورزی قرن کنونی برای نیل به تأمین امنیت غذایی جمعیت روبه انفجار جهان است. این مفهوم تا کنون در ایران مهجور واقع شده و به¬ طور صحیح تبیین نشده است چه در اجرا و چه در نظارت!
مفهوم مکانیزاسیون کشاورزی با ورود اولین تراکتورها به مزارع امریکا در اواخر قرن 19 شکل گرفت. البته اولین تراکتورها عملکرد چندان رضایت¬بخشی نداشتند و علیرغم جثه¬ی بسیار بزرگ و سنگین، توان کمی داشتند. لذا در حدود صد سال پیش، مرکز آزمون تراکتور نبراسکا در ایالات متحده شکل گرفت و استانداردها و شیوه آزمون و ارزیابی تراکتورهای مورد تأیید آن مرکز تدوین شدند.
با تحولات عمده¬ای که در اوایل قرن بیستم در موتور تراکتورهای کشاورزی ایجاد شد، مکانیزاسیون مفهومی پیچیده تر از به کارگیری تراکتور یافت و به سمت مدیریت منابع توانی، ماشین¬های کشاورزی خود توان و وابسته به تراکتور پیش رفت.
با توجه به افزایش روزافزون جمعیت، رویکردی در مکانیزاسیون کشاورزی شکل گرفت که هدف از آن افزایش سطح زیر کشت و تعداد گیاه در واحد سطح، بهبود نظم قرارگیری بوته¬های محصول در ردیف¬های کشت، تسهیل در امر خاک¬ورزی، کاشت، داشت، برداشت و ارتقای عملیات پس از برداشت محصولات کشاورزی بود که در نهایت باعث کسب سود بیشتر نیز می¬شد.
این رویکرد در تولید که تنها منافع زودگذر اجتماع انسانی را مدنظر داشت، نتوانست در بلند مدت پاسخگوی تولید مقدار محصول مورد انتظار باشد؛ در عین حال که کیفیت محصول تولیدی نیز هیچگاه مورد توجه دست¬اندرکاران بخش تولید کشاورزی قرار نگرفته بود. شیوع انواع بیماری¬ها به¬علت مقاومت طبیعی و آلودگی ناشی از سوءمصرف سموم و کودهای شیمیایی، تراکم خاک-های زراعی ناشی از عدم تیمار مناسب خاک ناشی از سوء مصرف کودهای شیمیایی و استفاده از تراکتورها و ادوات سنگین و یا انجام بی¬موقع عملیات زراعی، ایجاد آسیب¬های جسمی و روحی به رانندگان تراکتورها و کمباین¬ها، تخریب محیط زیست و بسیاری از قبیل؛ جوامع پیشرفته را در اواخر قرن بیستم ترقیب به تحقیق پیرامون رفع مشکلات غیرقابل جبران ناشی از مکانیزاسیون ناصحیح کرد.
در دهه¬های پایانی قرن بیستم مفاهیمی همچون کشاورزی پایدار و کشاورزی دقیق شکل گرفتند. در رویکرد اخیر هدف حداکثرسازی بهره¬وری با حداقل تخریب محیط زیست بود. به عبارت بهتر برای تولید پایدار محصول کشاورزی سعی شد بیشتر از منابع داخل مزرعه استفاده شود و مدیریت موضعی نهاده انجام گیرد؛ بنحوی که هر مزرعه بصورت قطعاتی فرض شد که هر قطعه نیازهای یکسانی به نهاده¬ها دارد. بنابراین مقدار یکسان سم در همه¬جای مزرعه پخش نمی¬شود و آسیب زیستی آن کمتر شده و در مصرف نهاده¬ها صرفه¬جویی می¬شود.
در رویکرد اخیر یا به بیانی دیگر کشاورزی هزاره سوم، هدف تنها تولید محصول کشاورزی و حداکثرسازی سود کوتاه مدت به هر قیمتی نبود؛ بلکه جمیع عوامل دخیل در تولید اعم از انسان، محیط، اقتصاد، و فنّاوری مدنظر قرار گرفتند.
لذا در قرن حاضر نمی¬توان مکانیزاسیون را فقط به ماشینی کردن محدود کرد؛ بلکه علاوه بر مسائل فنّی و اقتصادی، انسان و محیط زیست نیز از عوامل مؤثر بر تصمیم یک متخصص و تصمیم¬گیر مکانیزاسیون هستند.
مکانیزاسیون در ایران
کشت غلات از ده الی پانزده هزار سال پیش در خاورمیانه و احتمالاً ایران رونق داشته است و در تمدن ایران باستان دهقانان دارای مرتبه اجتماعی خاصی بوده¬اند. در دستورات دین اسلام نیز به امر کشاورزی بسیار توصیه شده است؛ بنابراین، با ورود اسلام به ایران همچنان کشاورزان دارای احترام خاصی بوده¬اند.
از رونق کشاورزی ایران در زمان حکومت صفویه گزارش¬هایی شده است. حتی در آن زمان یک مرکز تحقیقات کشاورزی در مراغه تأسیس شده است. این روند در دوران بعدی کمابیش ادامه داشت تا اینکه در سال 1308 اولین تراکتور وارد ایران شد و این را می¬توان آغاز مکانیزاسیون کشاورزی در ایران دانست. البته اوج تحولات در مکانیزاسیون کشاورزی در ایران مربوط می¬شود به دهه 40 که خط مونتاژ تراکتورهای رومانی دایر شد. این تحولات ادامه پیدا کرد تا اینکه محصولات شرکت¬هایی مانند جان¬دیر و مسی¬فرگوسن نیز در ایران مونتاژ و در مواردی بومی شد. از طرفی دیگر، تولید ماشین¬های کشاورزی اعم از انواع گاوآهن، بذرکار، کودپاش، سمپاش، خرمنکوب و … رونقی دوچندان یافت. لذا طی بیش از نیم قرن اخیر پیشرفت مکانیزاسیون در ایران با سرعتی فزاینده ادامه یافته است.
آری بر اساس آمارها و شاخص¬ها، مکانیزاسیون ایران روبه رونق است. امّا آیا واقعاً این روند افزایش بهره¬وری را در کشاورزی این مملکت در پی داشت؟!
این را باید از بررسی نرخ مهاجرت کشاورزان و روستائیان به شهرها و اشغال امور غیر کشاورزی و خدماتی توسط ایشان، ارزش و تراز صادرات و واردات بخش کشاورزی و آمارهای فائو استخراج کرد که خارج از حوصله این مقاله است.
همیشه از سوی مراجع دولتی شاخص اسب بخار بر هکتار و یا درجه مکانیزاسیون معیار بررسی وضعیت مکانیزاسیون و تحلیل آن است. حال آنکه زمان اعمال این توان (یعنی انرژی صرف شده برای هر عملیات) و یا شاخص¬های اقتصادی و ارگونومیکی عنوان نمی¬شوند.
البته شاخص¬هایی مانند ضریب یا سطح مکانیزاسیون (اسب بخار بر هکتار) و درجه مکانیزاسیون (%) را نمی¬توان بصورت یک عدد استاندارد برای کل یک کشور، استان، شهرستان و یا حتی یک روستا عنوان کرد و هدف نباید نیل به آن عدد در کل منطقه مورد نظر باشد.
انرژی موتوری مطلوب (اسب بخار ضرب در زمان اعمال توان تراکتور و احتمالاً کمباین) برای هر محصول، فعالیت، شرایط خاکی و اقلیمی، و شرایط فرهنگی و اقتصادی متفاوت است و برای هر حوزه مدیریتی باید دقیقاً محاسبه گردد. حال آنکه در گزارش شاخص اسب¬بخار بر هکتار، زمانی را که توان موتوری به زمین اعمال می¬شود اصلاً گزارش نمی¬شود. بنابراین مشخص نمی-شود که به ازای هر واحد تولید محصول کشاورزی چقدر انرژی صرف شده است.
از طرف دیگر رسیدن به درجه مکانیزاسیون 100% یک تصمیم کاملاً غیر علمی است. بطوریکه در برخی از سطوح مدیریتی (اعم از مزرعه، روستا، و …) ممکن است استفاده از نیروی کارگری بسیار به¬صرف¬تر و کارآمدتر باشد و نیاز به ماشینی¬کردن کامل عملیات نباشد.
در بعضی از منابع رسمی عمر مفید کمباین و یا تراکتورها یک عدد مشخصی عنوان می¬شود در حالیکه کیفیت ساخت و نحوه نگهداری و بکارگیری آن ماشین بر عمر مفید مؤثر است و این سن نیز باید برای هر ماشین بطور مجزا تعیین شود تا بتوان آن را فرسوده اعلام کرد، از چرخه کار خارج و یا جایگزین کرد.
دست¬اندرکاران مکانیزاسیون بعضی از استان¬ها دارای مدارک غیر مهندسی¬ماشین¬های کشاورزی و مکانیزاسیون هستند و در پاسخ به این نقد، سابقه چند ساله¬ای را که اصلاً کیفیت آن مشخص نیست مطرح می¬کنند. همین تلقّی باعث می¬شود که طرح¬های ملی بررسی عملکرد کمباین¬ها در فصل برداشت به شرکت¬هایی واگذار شود که بعضاً حتی مهندس ماشین-های کشاورزی و مکانیزاسیون ندارند.
صدور گواهی¬های تأییدیه فنّی با چه صلاحیت¬ها و استانداردهایی به مراکز خصوصی کارسپاری می¬شود. اصلاً تا کنون امکانات آزمایشگاهی، کارگاهی و زمین انجام آزمون و ارزیابی این شر-کت¬ها بررسی شده است. البته یقیناً بسیاری از این مراکز تا اندازه¬ای ذی¬حق هستند زیرا هزینه¬هایی که تولیدکنندگان ماشین¬های کشاورزی برای آزمون و ارزیابی دستگاه خود می-پردازند ناچیز است. از طرف دیگر بر روی نوع، کمّیّت، و کیفیت ادوات وارداتی و صلاحیت واردکنندگان ماشین¬های کشاورزی چقدر کنترل صورت می¬گیرد.
بسیار مشاهده می¬شود که تاجرانی بعلت منافع شخصی مبادرت به وارد کردن ماشین¬های کشاورزی می¬نمایند. آیا اصلاً دانش فنّی این واردکنندگان و تعهدات ایشان در قبال ارائه خدمات پس از فروش به خریداران بررسی می¬شود؟!
سخن پایانی
در پایان باید گفت که مکانیزاسیون کشاورزی تنها استفاده از ماشین¬های روز در کشاورزی نیست؛ بلکه استفاده از بهترین و مناسبترین ماشین است با رعایت جمیع جوانب!.
یعنی برای توصیه هر ماشین کشاورزی باید بررسی شود که یک واحد تولید کشاورزی نیاز به چه ماشینی با چه ظرفیتی دارد، گزینه¬های موجود چیست، سابقه کشاورز برای استفاده از فنّاوری چگونه است، آیا کشاورز قدرت اقتصادی خرید و سرویس دستگاه را دارد، آیا علم استفاده از آن را دارد، عمر مفید دستگاه جدید چقدر است، آیا نیروی کاری که در ازای به¬کارگیری آن دستگاه بیکار می¬شود جایی دارد که در آن مشغول به کار شود، آیا مراکز ارائه خدمات در نزدیکی وی وجود دارند، آیا تهیه لوازم یدکی و سوخت لازم برای دستگاه مهیا می¬باشد، آیا بکار گرفتن این دستگاه نسبت به روش متداول توجیه اقتصادی دارد و بسیاری از این قبیل!
این¬ها همه در حوزه تخصص و صلاحیت¬های یک مهندس مکانیزاسیون کشاورزی است که تا کنون متأسفانه اندک توجه درخوری هم به آن نشده است و انتظار می¬رود که سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی و مسئولین ذی¬ربط تدابیری درست برای آن بیاندیشد.
محمدباقر لک: مدیر وبسایت تخصصی مکانیزاسیون کشاورزی
بدون دیدگاه