محمدباقر لک
کارشناس ارشد مکانیزاسیون کشاورزی، mbagherlak@agrimechanization.com
در کل تاریخ ایران از بدو شکل گیری تمدن بزرگ آریایی تاکنون دامداری، کشاورزی و کشاورزان دارای جایگاه و منزلت اجتماعی ویژه ای بوده اند. در مواردی حتی برای کشاورز جایگاه معنوی هم قائل شده اند. در حال حاضر نیز بخش عمده تولید و صادرات غیرنفتی ملی از کشاورزی تأمین میشود و به عبارت بهتر بخش عمده¬ای از بار اقتصادی کشور همچنان بر دوش این زحمتکشان عرصه تولید است. بنابراین، نقش کشاورزی در توسعه اقتصادی ایران غیرقابل انکار است.
تولید بیش از پیش و تأمین نسبی امنیت غذایی که امروز شاهد آن هستیم مدیون عوامل زیادی می باشد که از جمله آن ها میتوان به تسطیح و شکل دهی مناسب زمین، استفاده از ارقام اصلاح شده، انواع سموم (آفتکش، قارچ کش، و علفکش) و انواع کود اشاره کرد. البته، همه این عوامل جز با پیاده کردن مکانیزاسیون به نتیجه نمی رسید. مکانیزاسیونی که بیشتر به بررسی کمّی استفاده از ماشین پرداخته و کمتر کیفیت آن گزارش شده است. مکانیزاسیونی که همیشه مهجور بوده و کمتر با آن تخصصی برخورد میشود و اگر با نگاهی کیفی تر پیگیری می شد کشاورزی ایران جایگاه های رفیع تری می یافت.
با گذشت چندین دهه از عمر مکانیزاسیون در ایران و وجود کارخانه های متعدد و خیل عظیم استادان و پژوهشگران بنام، و مهندسین و متخصصین دارای مدارج عالی دانشگاهی نقشی واقعی مکانیزاسیون هنوز پررنگ نیست. به راستی مکانیزاسیون واقعی کی قرار است اجرا شود؟! این همه پایان نامه و مقاله دانشگاهیان و پژوهشگران که در مجلات معتبر علمی منتشر می¬گردد نشان از آن دارد که نظریه پردازان همچنان پویا هستند. امّا مجریان چه می کنند؟!
مجریان دولتی و خصوصی (یعنی کارمندان بخش های دولتی ذیربط، کشاورزان، مدیران کشت و صنعت ها، صنایع ماشین های کشاورزی، و شرکت های خدماتی و …) انتظار دارند متخصص ماشین های کشاورزی آستین بالا بزند و تراکتور، کمباین، و ادوات را تعمیر کند تا به ایشان ثابت کند که چیزکی می¬فهمد. یا اگر ادعای نظریه پردازی دارد بیاید نظراتش را ارائه داده و با زبانی مروّجانه منتقل کند (البته اگر با حسن نیت برخورد می شد یک دانشگاهی این فرصت را حتماً مغتنم می شمرد).
امّا وظیفه یک متخصص لزوماً کار بدنی نیست؛ قرار هم نیست که دانش خود را به ارزانی در اختیار قرار دهد. البته، دفاع در مقابل ایرادهای بزرگ و کوچک اکثراً ناوارد که یک قدرتمند یا ثروتمند به پشتوانه جایگاهش به یک اصل علمی وارد می¬کند، نیز کمتر در حوصله یک جوان خلاق می گنجد. هرچند، این ایراد وارد است که عده قلیلی از مهندسین تازه کار درک عملی زیادی ندارند. امّا کی و کجا قرار است این فرصت به ایشان داده شود؟! فعالیت در بخش خصوصی، خود اشتغالی و کارآفرینی مهندس ماشین های کشاورزی و مکانیزاسیون بدون کمک دولت چگونه محقق می شود؟!
در کارسپاری های دولتی از قراردادهای فصلی بررسی ضایعات کمباین گرفته تا نظارت بر واردات و احیاناً صادرات ماشین های خودگردان و ادوات کشاورزی جایی برای مهندس مکانیزاسیون و ماشین های کشاورزی منظور نشده است!
مهندسین ماشین های کشاورزی و مکانیزاسیون رتبه یک نظام مهندسی که در ترکیب شرکت های خدمات مشاوره ای قرار دارند نسبت به مهندسین رتبه دو برخی گرایش های دیگر در انعقاد قراردادهای دولتی و رتبه-بندی شرکت اولویتی ندارند.
در استخدام های دولتی و نیمه دولتی چقدر به لزوم وجود چنین متخصصینی اهمیت داده شده است؟!
و بسیاری از این دست!
اخیراً اقداماتی جهت تغییر نام و تفکیک بیش از پیش دو گرایش مهندسی مکانیک ماشین های کشاورزی و مکانیزاسیون کشاورزی انجام گرفت. ده سال پیش نیز دو گرایش مکانیزاسیون و مکانیک ماشین های کشاورزی را در مقطع کارشناسی از مهندسی ماشین های کشاورزی ایجاد کردند.
درباره طرح قدیم نقد بسیار است و به دور از حوصله این مقاله، امّا امید است با بهبود محتوایی گرایش های جدید، بحث خود اشتغالی این متخصصین رنگ و بویی تازه و بهتر از گذشته بیابد. امّا، با این تدبیر دانشگاهیان (که البته موافقین و مخالفانی هم دارد) نباید وظیفه دولت را در ایجاد و ساماندهی اشتغال این طیف متخصص انکار کرد. زیرا دولت در قبال اشتغال آحاد اجتماع بالاخص فارغ¬التحصیلان دانشگاهی که با هزینه بیت¬المال به جایگاه و مدارج علمی رسیده اند مسئول است.
حال با توجه به برگزیدن نام “امید” بر دولت جدید این انتظار از دولتمردان با “تدبیر” می رود که با بررسی در سطح کلان و مصلحت کشور و نظام تعیین کنند که ضرورت وجود برخی از رشته ها و گرایش های تحصیلی همچون مهندسی کشاورزی در گرایش¬های سنتی مکانیزاسیون و مکانیک ماشین های کشاورزی چقدر است؟! آیا امیدی به اشتغال این متخصصین در آینده ایران دارند؟! اگر دارند “تدبیر” چیست؟! اگر ندارند چاره کدام است؟!
بدون دیدگاه