تاریخ انتشار یکشنبه, 10 بهمن 1395 08:32
محمدباقر لک، وبسایت مکانیزاسیون کشاورزی
قرن بیستم را میتوان، در سایه پیشرفتهای صنعتی و کشاورزی، نقطه عطفی در تاریخ تمدن بشر و تحولات زمین دانست.
بهطوریکه با بهبود وضعیت بهداشت و امنیت غذایی، جمعیت رشدی روزافزون داشت. همین افزایش جمعیت، منجر به فشار روز افزون به کشاورزی و منابع تولید از جمله آب شد. تولید ارقام تراریخته، راهکاری برای افزایش تولید محصولات کشاورزی شد. غافل از اینکه منابع زمین محدود هستند و همین شدت تولید، منابع را در خطر زوال قرار میدهند.
در مقایسه با عمر چهار و نیم میلیارد ساله کره زمین، لحظاتی بیش از آغاز انقلاب صنعتی نمیگذرد. امّا تخریب منابع زمین ظرف همین مدت کوتاه، تغییراتی در وضعیت آن ایجاد کرده است که در حالت طبیعی ممکن بود هزاران و یا حتی میلیونها سال به طول بیانجامد.
اضمحلال منابع زیست محیطی، آب و انرژی از جمله تبعات مدیریت نامناسب منابع زمین بوده است که تا کنون، در نقاط مختلف جهان، به وضوح مشاهده گردیده است. اما، در اخبار کمتر به تخریب خود زمین بعنوان بستر فعالیتهای انسان، پرداخته شده است. اما، این هشدار وجود دارد که از بین 43 مورد مخاطرات زمین شناختی، 32 مورد از آن در ایران رخ داده است.
از بین این مخاطرات، پدیدههایی همچون زمین لرزه، سیلاب و خشکسالی برای همگان کم و بیش آشنا هستند. امّا علیرغم خطر وقوع پدیدههایی همچون ریزگردها، فرونشستها و فروچالهها برای بقای انسان، این مخاطرات زمین همچنان مورد غفلت بسیاری از ما هستند.
این مدعا، قابل دفاع است که انسان در افزایش احتمال وقوع همه این 43 مخاطره مستقیماً دخیل نیست؛ اما یقیناً در تسریع بسیاری از آنها دخالت دارد. بطور مثال میتوان به تخلیه شدید سفرههای آب زیرزمینی اشاره کرد که عمدتاً ناشی از سوء مدیریت مصرف آب است. گذشته از مصرف انرژی و صرف هزینههای گزاف برای تأمین آب از اعماق بیشتر؛ خروج آب از سفرههای زیرزمینی تبعات زیست محیطی جبران ناپذیری در پی دارد که در مواردی به بروز مخاطرات زمین میانجامد.
یکی از این مخاطراتی که در کشور ما و از جمله استان همدان به وضوح مشاهده میگردد، پدیده فروچالههاست. فروچالهها حفرههایی هستند که در سطح زمینهای آهکی یا دیگر سنگهای انحلالپذیر یا آبرفتی بوجود میآیند، تقریباً استوانهای و قیفی شکل بوده و متوسط ابعاد آنها حدود سه متر است. البته، در دشتهای استان همدان مواردی بسیار بزرگتر نیز مشاهده میگردند که در حدود بیست متر یا بیشتر دهانه و عمق دارند. در ایجاد فروچالهها، عوامل طبیعی و انسانی مختلفی نقش دارند که از آن جمله میتوان به شرایط خاص زمین شناسی و هیدروژئولوژی منطقه و سنگ کف بعنوان عوامل غیرقابل کنترل توسط انسان و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی و به هم ریختن تعادل ایزوستاتیک زمین توسط انسان اشاره کرد.
روند شکلگیری فروچالهها کند است و همانند سیل و زلزله، ناگهانی نیستند و اغلب شعاع تأثیر وسیعی ندارند. اما آسیبهای ناشى از وقوع فروچالهها اغلب غیرقابل جبران است و در مواقعی میتوانند خطر آفرین و هزینهبر باشند.
دشت فامنین یکی از مناطق خطری است که شدیداً در معرض وقوع فروچالهها قرار دارد. علیرغم این مسئله، در آیندهای نهچندان دور شهرک صنعتی جهانآباد و صنایع پتروشیمی در زمینهای منابع طبیعی نزدیکی همین فروچالهها احداث خواهد شد. با اتخاذ این تصمیم، بیم آن میرود که با غفلت از این مخاطرات زمین، سرمایههای ملی در این منطقه به فنا برود. البته، شرکت شهرکهای صنعتی استان همدان با تهیه نقشههای اولیه، حریم فروچالهها را مشخص کرده است تا با ممانعت از احداث سازه در این حریم، از بروز خطرات ناشی از تخریب سازهها براثر وقوع فروچالهها پیشگیری شود.
این در حالی است که ممکن است هماکنون فروچالههایی در حال شکلگیری باشند که از دید پنهان هستند. پس یقیناً محلیابی اجرای طرحهای احداث سازهها، مطالعات ژئوفیزیکی به مراتب دقیقتر و حساستری را میطلبد.
پدیده فروچالهها چند سالی است که در مناطق مختلف استان همدان اتفاق افتاده است و ادامه یافته است. بسیاری از کارشناسان، احداث نابجای نیروگاه آبی شهید مفتح در دشت فامنین را مسبب اصلی آن میدانند. یقیناً استفاده از این منابع محدود سفرهای آب زیرزمینی با این شدت چندان منطقی به نظر نمیرسد. امّا سوالی که اینجا مطرح میشود اینست که آیا همه این مشکلات تنها ناشی از احداث نیروگاه آبی شهید مفتح است و اینکه سهم بخشهای دیگر از جمله چاههای غیرمجاز کشاورزی در بروز این مخاطرات چقدر است.
ایران کشوری است که بر روی کمربند خشکی زمین قرار گرفته است و پیشبینیهای نگرانکنندهای در مورد وضعیت آب ایران در چند سال آینده شده است. منابع آب زیرزمینی ایران شدیداً در حال تخلیه است و نزولات جوی نیز به هیچوجه جبران این کمبود آب را نمیکنند. بنابراین، استفاده از آب بعنوان حیاتیترین منبع حیات باید با وسواسی بسیار بالا انجام گیرد. حال آنکه، عدم توجه به انجام و بهکارگیری نتایج مطالعات تخصصی زمین در امور کشاورزی و صنعتی منجر به اتخاذ تصمیماتی نادرست شده است. از جمله این اقدامات میتوان به توسعه کشتها و صنایع نامناسب اشاره کرد.
تولید محصولاتی با بهرهوری پایین در مصرف آب و حتی صادرات آنها به هیچوجه توجیه اقتصادی و منطقی ندارد. از سویی دیگر احداث صنایع بدون مطالعات اولیه و ضمنی منجر به هدررفت منابع، از جمله محیط زیست، آب و انرژی، میشود.
بهطوریکه در آمارها اعلام میشود، بخش اعظم منابع آب کشور در اختیار کشاورزی قرار گرفته است. حال انکه در تدوین برنامههای الگوی کشت، توجه شایانی به ارزش افزوده و بهرهوری نهادههای تولید کشاورزی از جمله آب و انرژی نمیشود و بدون توجه به اینکه مثلاً برای تولید هر کیلوگرم گندم حدود یک مترمکعب آب مصرف میشود، تلاش بسیاری از تصمیمگیران آن است که ایران در تولید گندم خودکفا شود!
در پایان، مواردی پیشنهاد میگردد تا شاید بتوان از بروز بحران خشکی و وقوع پدیدههای ضمنی آن از جمله فروچالهها جلوگیری کرده یا حداقل وقوع آن را به تأخیر انداخت:
– برنامهریزی برای تدوین الگوی کشت مناسب برای هر منطقه با توجه به پتانسیل زمین،
– توجه بیشتر به مطالعات دقیق ژئوفیزیکی و زمینشناسی پیش از ارائه هر طرح جدید صنعتی و کشاورزی،
– در نظر داشتن اثرات زیست محیطی فعالیتهای مختلف،
– در اولویت قرار دادن حفظ منابع آب و انرژی،
– تخصیص خدمات رفاهی در راستای جابجایی جمعیت و تأسیسات با توجه به پتانسیل هر منطقه و
– ایجاد صنایع مبتنی بر فراوری مواد خام موجود در هر منطقه
از جمله راهکارهایی هستند که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
یقیناً موفقیت در تحقق راهکارهای پیشنهادی در گرو فرهنگسازی در جامعه برای مصرف نهادهها و نحوه برخورد با مخاطرات است. بهطوریکه در دشت فامنین مشاهده شد، کشاورزی (بدون توجه به احتمال خطر سقوط) تا فاصله یک متری فروچالهای به قطر تقریبی 18 متر و عمق حدود 16 متر مبادرت به کشت مکانیزه کرده است یا در مواردی مبادرت به تخلیه زباله در داخل فروچالهها ورزیدهاند که این موجب آلودگی آبهای کارستی میشود.
عدم توجه به حفظ ایمنی این مناطق منجر به بروز خطرات ثانویه این فروچالهها میشود. از جمله خطرات فروچالهها میتوان به تخریب سازهها، سقوط انسان یا حیوانات به داخل فروچالهها اشاره کرد.
بدون دیدگاه