متن مصاحبه با جناب آقای دکتر صناعی
دی‌ماه 1394
info@agrimechanization.com
“ما درایران به بیراهه می‌رویم و در لاک خود فررفته و فراموش کرده ایم که بیش از سه دهه است که در دنیا بخش کشاورزی نیز هم‌پای پیشرفت علوم و فنون از مرحله تکاملی دوره یا عصرتحول “مکانیزاسیون” در حال خروج و گذر به مرحله یا عصرجدید “اتوماسیون” گردیده و دیگر فرایندهای مکانیزاسیون صرف پاسخ‌گوی نیازهای موجود کشورهای نظیر ایران نیست”.
آقای دکتر اکبر صناعی متولد 1325شمسی (اصفهان)، از اعضای پیشکسوت هیأت علمی و مؤسس گروه مکانیک بیوسیستم دانشگاه صنعتی اصفهان و بنیانگذار اولین “هسته تحقیقات کاربردی ماشین‌ها و فن آوری‌های پیشرفته کشاورزی دقیق در ایران” هستند که پس از سال‌ها آموزش و پژوهش و امور مدیریت اجرائی در زمینه‌های مختلف بخصوص کشاورزی دقیق و به رشته تحریر در آوردن مقالات متعدد مطرح در کنگره‌های جهانی و مجلات ISI و همچنین چندین ثبت اختراع و نوآوری در زمینه‌های مختلف علوم و فنون جدید در سال 1384 از دانشگاه صنعتی اصفهان بازنشسته شده و پس از یکسال.بعنوان عضو هیات علمی رسمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی منصوب گردیدند. ایشان با کسب اولین مجوز تأسیس دوره کارشناسی‌ارشد مهندسی مکانیک ماشین‌های کشاورزی از شورایعالی گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری موفق به راه‌اندازی اولین دوره فوق در واحد اقلید فارس شدند. این همکاری تا سال 1390 ادامه داشت و بدلیل بیماری قلبی و عدم امکان تردد متوالی طبق نظر پزشک از تهران به اقلید، پس از راهنمائی 25 پایان‌نامه و چندین مورد ثبت اختراع یا نوآوری و ارائه مقالات متعدد در کنگره‌های جهانی ژاپن، آمریکا و فرانسه از ادامه کاردر آنجا انصراف دادند.
دکتر اکبر صناعی در سال 1347 با اخذ مدرک لیسانس در زمینه مهندسی کشاورزی از دانشگاه اهواز در دانشکده ملاثانی یا رامین فعلی فارغ‌التحصیل شدند، در سال 1355 مدرک فوق‌لیسانس خود را از دانشگاه تهران اخذ کردند و بعنوان عضو هیأت علمی رسمی در گروه ماشین‌های کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز جذب شدند تا بلافاصله با حکم وزارتی و دانشگاه یرای طی دوره دکتری تخصصی عازم دانشگاه نورث کارولینای امریکا گردند، اما این فرصت بواسطه معرفی سه دانشجوی مقطع کارشناسی‌ارشد و لزوم ارائه سه درس توسط ایشان و سپس شروع انقلاب و وقوع هشت سال جنگ تحمیلی تا سال 1367 و انتقال ایشان به دانشگاه صنعتی اصفهان میسر نگردید. ایشان پس از فراهم کردن امکانات ایجاد دوره کارشناسی مهندسی مکانیک ماشین‌های کشاورزی در دانشگاه صنعتی اصفهان و پذیرش اولین دوره دانشجو در سال 1369 بالاخره در سال1371 و پس از سال‌ها تعویق با قبولی در کنکور اعزام بخارج، عازم دوبلین و پس از 9 ماه بدلیل هزینه بالا و فقر امکانات تحقیقاتی دانشگاه UCD و به توصیه وزارت علوم به دانشگاه نیوکاسل انگلستان انتقال یافتند. ایشان درسال 1377، پس از تلاش و کار علمی فراوان منجر به ارائه چندین مقاله مطرح و چاپ شده درجورنال کنگره‌های جهانی نظیر ASABE، موفق به اخذ درجه دکتری تخصصی در رشته مهندسی ماشین‌های کشاورزی با گرایش گسترده تحقیق درعلوم و فنون پیشرفته “کشاورزی دقیق” از دانشگاه نیوکاسل شدند. ایشان اولین دانشجوو فارغ اتحصیل دکتری در این گرایش در انگلستان و بالطبع در ایران بودند که برای اولین بار با ارائه مقالات متعدد علی الخصوص تحقیقات شخصی در کنگره‌های ملی و جهانی اقدام به اشاعه جزئیات آن نمودند.
بنابراین می‌توان دکتر صناعی را یکی از پیشگامان “مباحث کشاورزی دقیق” دانست. ایشان بعنوان یکی از پیشکسوتانی که بیش از 40 سال درخدمت امور آموزشی، پژوهشی و اجرایی در دانشگاه‌ها و مراکز مهم کشاورزی بوده‌اند، اذعان دارند که هنوز هم “ما درایران به بیراهه می‌رویم و در لاک خود فررفته و فراموش کرده ایم که بیش از سه دهه است که در دنیا بخش کشاورزی نیز همپای پیشرفت علوم و فنون از مرحله تکاملی دوره یا عصرتحول “مکانیزاسیون” در حال خروج و گذر به مرحله یا عصرجدید “اتوماسیون” گردیده و دیگر فرایندهای مکانیزاسیون صرف پاسخ‌گوی نیازهای موجود کشورهای نظیر ایران نیست”.
به اعتقاد ایشان، متأسفانه در رأس هرم این مجموعه حیاتی و مهم اقتصادی نیز افرادی قرار گرفته اند که هنوز افکارشان در تکنولوژی‌های سه دهه قبل سیر می‌کند. در نتیجه با نادیده گرفتن راهکارهای مناسب اصولی فراگیر و یکپارچه ملی، نه‌تنها از حیث علمی بلکه مدیریتی بالاترین فجایع و بحران‌ها را دربخش مهم کشاورزی و نهایتاً محیط زیست فراهم کرده‌اتد که آحاد مردم شریف ایران عزیز شاهد عواقب مخرب و نابود کننده اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی آن هستند. بنابراین، نیازی مبرم به بازسازی کلی در زیرساخت‌ها و استفاده مفید و علمی از سطح محدود زیرکشت فعلی حدود 20 میلیون هکتار و حتی قابل توسعه به 30 میلیون هکتار وجود دارد.
بنابراین، به‌منظور تشریح دیدگاه‌های دکتر صناعی، بعنوان چهره‌ای پیشکسوت در امر مهندسی بیوسیستم و بالاخص زمینه‌های گسترده کشاورزی دقیق، چندی پیش فرصتی فراهم آمد تا ملاقاتی حضوری با ایشان حاصل گردد و مصاحبه‌ای نیز با ایشان ترتیب دادیم که در ادامه به استحضار خوانندگان گرامی می‌رسد.
خاطرنشان می‌کند که متن حاضر، حاصل نظرات و عقاید جناب آقای دکتر صناعی می‌باشد و لزوماً همه این نظرات دقیقاً بیان‌کننده عقاید مدیریت وبسایت تخصصی مکانیزاسیون کشاورزی نیست.
جناب آقای دکتر صناعی، باعث بسی خرسندی است که وبسایت تخصصی مکانیزاسیون کشاورزی را برای اعلام دیدگاه‌های خود انتخاب کرده‌اید.

1) همانگونه که استحضار دارید، مهندسی ماشین‌های کشاورزی (به‌عنوان رشته مادری مهندسی مکانیک ماشین‌های کشاورزی (بیوسیستم) و مکانیزاسیون) در سال‌های اخیر گام را فراتر از طراحی و مدیریت صرف ماشین‌های کشاورزی نهاده و با نگرشی فنی و سیستمی به دنبال تأمین امنیت غذایی و توسعه پایدار است. لذا، به‌عنوان سوال نخست، سپاسگزار خواهیم بود اگر نظر خود را در مورد عملکرد مهندسین ماشین‌های کشاورزی در دانشگاه و بخش اجرایی (دولتی، نیمه‌دولتی و خصوصی) اعلام فرمایید:

با عرض سلام به شما و تمام مخاطبین محترم سایت ارزشمندتان، باستحضار می‌رساند که ضرب الامثلی معروف است که میگویند ” از کوزه همان تراود که در اوست” و یا “هرچه بکاری، همان درو میکنی”. این الفاظ برای ما بسیار گرانبها هستند و حاصل سالها تجربه اندیشمندان قدیمی است. عملکرد مهندسین شریف ماشین‌های کشاورزی در دانشگاه‌های فعلی و سپس مراکز دیگر بخش‌های اجرائی، دقیقا بستگی تام به داده های اساتیدشان به آنها دارد. البته بدیهی است که پیشرفت علم ارتباطات گسترده امروزی در تلفیق با کنجکاوی اغلب جوانان فرهیخته و نخبه موجود نیز در گرفتن اطلاعات علمی و مستندات تحقیقاتی دنیا از طریق شبکه های مجازی در رایانه شخصی‌شان دخالت داشته و بخاطر همین بعضی از دانشجویان واقعا علاقه مند از برخی اساتید گرانقدر خود بروزتر هستند. ولی نهایتا آنچه استاد میگوید وهمان را ازدانشجو میخواهد، ملاک عمل است. پس این مهندسین گرامی حتی برای جذب شدن به بازار کار متکی بعلمی هستند که ازطریق اساتید بآنها القاء گردیده و گرچه بصورت موردی و جهشی کارهائی فراتر ازیادگیری از دانشگاه انجام می‌دهند ولی اکثرا با محتوی علمی و پژوهشی فراتر از اساتید خود نیستند. بحث هم بر سر مهندسین ما که چه میدانند یا نمیدانند نیست. بحث بر سر این است که اساتیدی که آنها را آموزش داده‌اند باید آنها نیز با تجهیز خود به آخرین پیشرفتهای علمی، با دست در دست قراردادن با مدیران ارشد نظام و سیاستگذاری‌های صحیح راه را برای جذب نه تنها این خیل عظیم مهندسین بلکه سایر فارغ التحصیلان دانشگاه به بازار کار بخش کشاورزی نوین فراهم کنند که نکرده اند. امروزه با نادیده گرفتن نقش والای بخش مهم اقتصادی کشاورزی در چرخه سیاستگذارهای دولت و بهتر بگویم نظام، متاسفانه گرچه این بخش می‌تواند محور اصلی چرخه اقتصادی ایران قرارگرفته و سطح رفاه اجتماعی آحاد مردم را با تولید فراوان و کیفی محصولات متنوع خام و صنایع تبدیلی بالا برد، بلکه می‎‌‎تواند با جذب کلیه جوانان دانشگاه دیده این مرز و بوم و توسعه صادرات بسیاری از مواد تولیدی کشاورزی، باغی و دامی بخارج در استانه عضویت به جامعه جهانی WTO از شر رکود اقتصادی یا تورم تحمیلی بالا رهائی یابد. ولی تا شرایط موجود، برپایه قبول زیرساخت‌های سنتی کشاورزی مشتمل برنیروی انسانی ناکارآمد علمی اکثراسالخورده و کم سواد بعنوان اغلب مالکین و طبیعتا چشم به آسمان دوختن و دعا برای نزولات بیشتر خدادادی که حاکم است، هم مهندسین ما با تمام نبوغ و هم سایر فارغ التحصلان دانشگاهی ایران زمین باید در تنگناهای فقر و بیکاری، حتی از تشکیل خانواده و ازدواج هم محروم باشند چون عملکرد آنها بسته به چشم اندازمیدان کاری است که به آنها سپرده میشود که فعلا اصلا خوب نیست.

2) آیا وضعیت کنونی ایران مشابه خارجی دارد که بتواند الگوی مناسبی برای ما باشد؟

بلی هم مشابه خارجی داشته که در حال درگردیسی است و هم اکنون بصورت سنتی وجود دارد. اغلب کشورهای جهان سوم درون گرا متکی به نظام‌های غیر آزاد یا محدود کننده فعالیت‎های اقتصادی مبتنی بر تولیدات کشاورزی و دامی مشابه زیاد هستند. اما کشورهای همجوار ایران اسلامی مشابه هند و بنگلادش و پاکستان و یا دورتر چین وژاپن هم هستند که هرکدام بنوعی در حال دگردیسی می‌باشند. این‌ها همچنانکه بر تغییر روش‌های سنتی موجود اصرار فراوانی ندارند و لیکن مرتباً خود را با آخرین پدیده‌های علمی و نوین جهانی وفق داده و درحال تکامل هستند. مثلاً در کنگره‌ای که اینجانب اخیرا در دانشگاه توکیو یا پکن در چند سال پیش برای ارائه مقاله حضور داشتم، پروفسور وانگ مدیر بخش کشاورزی آنجا با فراهم کردن بازدیدی از قسمت‌های تحقیقاتی مختلف به ما نشان داد که بنابر سیاستگذاری نظام حکومتی، آنها را موظف کرده‌اند تا با ایجاد ارتباطات بسیار نزدیک با مراکز علمی تحقیقاتی کشورهای پیشرفته غربی نظیر امریکا و اروپا، باید خود را مجهز به آخرین پدیده های بروزعلوم و فنون پیشرفته نظیر” کشاورزی دقیق” نمایند. این در حالی بود که مردم 3/1 میلیاردی چین حتی با تراس‌بندی دامنه سنگلاخی کوه‌ها و بالا بردن خاک و آب با شرایط ابتدائی، نه تنها سرزمینی سرسبز ایجاد کرده بلکه محصولات متنوعی با کیفیت بالا به مردم ارائه می‌دادند. یا از اراضی کشاورزی خیز خود بطور همزمان چند محصول تولید می‌کردند مثل تولید برنج و آبزیان نظیر ماهی یا میگو و غیره. ایشان با اشتیاق به ارائه مقاله اینجانب که حاصل تحقیقات در انگلستان بود، مرا دعوت به کنگره بعدی با تامین کل هزینه‌های کنفرانس نمود و حتی در همان کنگره ما را از پرداخت حق ثبت نام معاف نمود. او می‌گفت مجموعه نتایج تحقیقات شماها برای ما خیلی با ارزشترومهمتر از این مبالغ ناچیز است. من آنجا متوجه شدم که چرا چین با کمترین منابع از حیث رشد اقتصادی حتی از امریکا پیشی گرفته است. چون آنها با تفکرعمیق و اعتقاد راسخ به تلاش علمی پؤوهشی و یا اجرائی در کلیه زمینه‌های اقتصادی از جمله کشاورزی تا حد پیشرفته‌ترین علوم و فنون سرمایه گذاری نموده و دقیقاً از تخصص‌های بالای ذیربط در هر رده‌ای استفاده می‌کند. بنابراین در دانشگاه‌های چین از تخصص‌های مرسوم تا بسیار پیشرفته تربیت می‌شوند تا در آینده جذب بازار کار داخل و یا فراملیتی خارج گردند.

3) پیشرفت و فناوری پیشرفته در کشاورزی به اعتقاد حضرتعالی چیست (چگونه تعریف و اعمال می‌شود)؟ و اینکه حتماً فناوری تولید کشاورزی حتماً باید به روز شده و کشاورز با آن خود را تطبیق دهد یا اینکه فناوری مناسب شرایط تأمین گردد؟

بنظر اینجانب ایران با شرایط آب و هوائی متنوع چهارفصل و موقعیت سوق الجیشی خاص موجود در منطقه با وسعت بیش از 648000/1 میلیون کیلومتر مربع که فعلا تا حدود 20 میلیون هکتار آن قابلیت کشاورزی داشته است که میتواند با تامین آب و بستری سازی مناسب تا 30 میلیون هکتار هم چه بصورت آبی و دیم با تهیه امکانات لازم از جمله آب و آماده‌سازی اراضی بایر قابل کشت گردد، مستعد توجه عمیق به سرمایه گذاری در نهادینه کردن تحقیقات به‌روز و پیشرفته در علوم و فن آوری های نوین است. انجام این امر نه کارفردی ونه تعاونی یا شهرکهای کشاورزی انتزاعی و نه کار کوتاه مدت 2-1 سال و نه بلند مدت 30-20 سال است. بلکه به عزم ملی و حاکمیتی نیاز دارد که در یک دوره مطاالعاتی پایلوت 5-3 ساله فراگیر ملی زیربنائی و پس از تدوین قانون و مقررات حقوقی شرعی یا عرفی با تائید مقام معظم رهبری و مشارکت سه قوه، فرآیندهای آن وارد مرحله اجرائی کردن امور مرتبط با تغییر تدریجی زیرساخت‎های سنتی و آماده سازی بستر مناسب پذیرش امکانات و تجهیزات پیشرفته ترجیحاً بومی سازی شده با الویت برای بخش‌های مهمی از مناطق کشاورزی مستعدتر کردد که چون وارد عصر جدید “آتوماسیون” میشویم، ممکن است تا با اقدامات جدی تکمیل این تحول فراگیر به زمان 15-10 سال نیاز باشد.
مفهوم پیشرفت یا توسعه نه فقط از حیث کمی و کیفی تولید بلکه از حیث لزوم تغییر در رفتار و روش‌ها و یا ابزار و تجهیزات و سایرعوامل و نهاده های تولید نیز است. مثلا نحوه آبیاری از نظر دقت و صحت درمکان و زمان و سرعت انجام و نوع کیاه ومناسبترین طریق کشت یا میزان کمی و کیفی آب از طریق هوشمند سازی سیستماتیک مطرح است که جز با فن آوری‌های پیشرفته، نمیتوان به نتیجه دلخواه رسید. برای تامین این فنآوری پیشرفته در چهارچوب “عصر اتوماسیون” در کشاورزی نیز مجموعه تجهیرات سخت افزاری و نرم افزاری لازم است که بطرح اتوماتیک و هوشمند کلیه تغییرات فوق را کنترل و اعمال نموده که با وسائل صرفا مکانیزه موجود نظیرآبیاری یارانی که تکنولوژی چهاردهه قبل است، قابل انجام نیست. بروز بودن فنآوری نیز با قابلیت رقابت پذیری دستگاه‌های سخت افزار یا نرم افزاری موجود با آخرین پدیده‌های علمی و تکنولوژی است که حاصل تحقیقات و توسعه ” D&R ” پیشرفته تر یا اصطلاحاً بروز شده تر است، که هم کار را ارزانتروساده تر و هم کم هزینه تر و سریعتر انجام میدهد.
در مورد اینکه کشاورز باید خود را با این فن آوری تطبیق دهد، صرفا ممکن است منظور کشاورزان سنتی موجود نباشد بلکه مجتمع ها یا مجموعه‌های کشاورزی نوین مطرح باشند که اکثریت عوامل انسانی آن را کارشناسان تحصیکرده دون پایه تا بلند مرتبه علمی بعنوان محقق تمام وقت تشکیل می‌دهند که بطور جمعی و با تخصص‌های متنوع امور اجرائی کشاورزی منطبق با پیشرفت‌های علمی روز را رصد می‌کنندو در این پروسه کشاورزان سنتی علاقه مند ذیصلاحیت مطلع نیز میتوانندبکار گرفته شوند. یعنی همین خیل عظیم بیش از 12 میلیون مهندسین و سایرفارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار که می‌توانند بتدریج جذب بازار جدید مشاغل بخش مهم کشاورزی نوین گردند. البته تا خاتمه یافتن سیر تکاملی مرحله اتوماسیون ممکن است بطور موردی، کشاورزان سنتی نیز با بعضی تغییرات موقتی تجهیزاتی پیشرفته، بتوانندخود رابا این تحول و فنون جدید تطبیق دهند که این خود امری طبیعی است. مثلاً کشاورزی در سطح کوچک حتی یک گلخانه و یا وسعت عمل کشتزارکوچک ویا چند ده هکتاری اگر بخواهدمیتواند از سیستم هوشمند مناسب کنترل عوامل و نهاده های مهم تولید استفاده نماید.
برای مثال یکی از دانشجویان سال دوم دوره کارشناسی در دانشگاه صنعتی اصفهان بنام آقای مهندس امین افضل تحت راهنمائی اینجانب توانست برای اولین بار این سیستم هوشمند را برای کنترل چهارعامل نور، درجه حرارت محیط، رطوبت نسبی خاک و هوا، طراحی کرده و بسازد و حتی ثبت اختراع نماید، که در اغلب جراید و روزنامه ها نیز منعکس شده و مقاله آن با کمک اینجانب تهیه و در کنگره بین المللی کرمان شهریور83 بصورت شفاهی ارائه شد و مورد استقبال بی نظیر اساتید و دانشجویان کشور قرار گرفت. اما نامبرده پس از عدم موفقیت در کاریابی مناسب با راهنمائی اینجانب با کسب بورس فول برد تحصیلی یکی از بهترین دانشگاههای امریکا یهنی پنسیلوانیا جلای وطن کرد و اکنون نیز هم بعنوان پژوهشگررسمی و هم دانشجوی دکترا جذب بازار کار آنجا شده است. نظیر اینکار مسلماً برای یک کشتزار وسیع چند هکتاری نیز قابل استفاده است.

4) بسیاری از دست‌اندرکاران بخش کشاورزی، ورود فناوری‌های نوین را بدون بومی‌سازی اشتباه می‌دانند و عده‌ای نیز همگامی با جهان را ضروری می‌دانند. در کشوری که تنوع اقلیم، فرهنگ و بهره‌برداری از فناوری وجود دارد و بخش عمده بهره‌برداری‌های کشاورزی در آن بصورت خرده‌مالکی بوده، تعاونی‌های تولید و شرکت‌های سهامی زراعی نیز عمدتا ورشکست شده‌اند و از همه بدتر اینکه سطح تحصیلات بهره‌برداران در سطوح نسبتاً پایین است؛ به اعتقاد حضرتعالی چگونه می‌توان پیشرفت را صورت داد؟

همانطوریکه درپاراگراف آخر بند سوال 3 ذکر گردید، اولاً تحول فوق ناشی از کاربرد علوم و فنون پیشرفته؛ الزاماً به این معنی نیست که درطول چند سال کل کشاورزی موجود همراه با عوامل آن، بخصوص مالکین و نیروی انسانی کم سواد و سال خورده، محو و نابود گردد. بلکه اهتمام می‌گردد تا بخشی از علوم و قنون نوین به کمک برخی از آنان نیز آمده و با انجام تغییرات مشابه با مثال ذکر شده در بند3 انجام برخی عملیات کشاورزی در گلخانه یا کشتزار را با آموزش‌های لازم به حتی کشاورز سنتی موجود وطراحی و ساخت انواع دستگاه‌های بومی سازی شده ای که در اختیارآنها قرار می‌گیرد به فرم کاملاً هوشمند انجام داده و نه‌تنها در مصرف غیر ضروری نهاده‌های کشاورزی مثل آب، کود، سم و انرژی به هر فرم صرفه جوئی نمایند بلکه به کنترل و حفظ محیط زیست شهری و روستائی نیز کمک موثر نمایند.
علت شکست بسیاری ازتعاونی های قبلی یا فعلی کشاورزی نیز همین فرم مدیریت سنتی آنست که از علوم و فنون پیشرفته بی‌بهره است. ضمناً تغییرات در کشاورزی سنتی موجود نیز بیشتر در جهت واپسگرائی است تا نوسعه کشاورزی به معنی و مفهوم واقعی که قبلاً ذکرشد. مثلاً مالکیت زمین به روش سنتی به گونه‌ای است که با پیر و فرتوت شدن یا فوت کشاورز اراضی تحت مالکیت او نسل به نسل خردتر و کوچکتر شده و به وراث میرسد، اراضی حاصلخیز کشاورزی روز بروز بدلیل نبود قانون مترقی تغییر کاربری داده شده و به بخش صنعت یا ساختمان‌های مسکونی مبدل می‌شود.
اکثراً نیروهای انسانی جوان و ارزشمند در مناطق روستایی و کشاورزی، بدلیل افزایش قیمت اراضی بر اثر تغییر کاربری یا اخذ مدارج تحصیلی عالی و سختی و هزینه بالای کار کشاورزی (حتی عملیات مکانیزه) و قیمت‌های نازل و مدیریت نشده محصول تولیدی مثل سیب زمینی امسال ترک دیار کرده و عازم کلانشهرها و حتی خارج از کشور می‌شوند.
آیا این کجرویها و سوء مدیریت ها از کجا سرچشمه گرفته و کدام مقامی مسئول و متولی آن میباشد؟ در کشوری که ما شاهد فسادهای فراوان اقتصادی ناشی از برگشت پول ناشی از فروش ثروت خدادادی نفت هستیم، مسلماً تولیدات پرزحمت کشاورزی بدون برنامه ریزی از طرف یک سیستم مدیریتی مرکزی هوشمندانه، که هیچ پشتوانه قانونی برای برگشت اقتصادی آن‌ها ندارد، پس بنابراین هواخواهی هم ندارد که این امر درشروع ورشکستگی کشاورز و در طولانی مدت به معنی مرگ خاموش بخش کشاورزی می‌باشد. حتی منجر به تخلیه اکثر روستاها می‌شود. اکنون طبق نظر مرکز آمار جمعیت روستاها برخلاف شروع انقلاب اسلامی که 84 درصد جمعیت کشوربود به کمتر از35 درصد رسیده است.

5) اخیراً‌ در عناوین رشته و سرفصل رشته‌های گروه مهندسی ماشین‌های کشاورزی تغییراتی انجام گرفته است. به نظر شما این تغییرات چقدر متناسب با نیاز کشور و اشتغال فارغ‌التحصیلان است؟

به عقیده اینجانب تا انجام تحول تغییرات بنیادین زیربنائی در زیرساخت‌های کشاورزی سنتی برای پذیرش کاربرد علوم و فنون پیشرفته، این تغییرات چه در سرفصل‌ها و چه درگرایش‌ها تا سالها و تحمل زیانها و رنجها، دردی از مشکلات جامعه کشاورزی موجود را درمان نمیکند. زیرا این نیروی انسانی متخصص، ماهر و مجرب در تمام سطوح نیاز به بازار کار دارد که در این بافت فرسوده کشاورزی سنتی جایگاهی وجود ندارد.
برای نمونه، بالاترین و پیشرفته ترین علم و فن آوری که اینجانب در انگلستان و درشرایط سخت مطالعات کتابخانه ای و امور رایانه‌ای پیچیده، کارگاهی، آزمایشگاهی و مزرعه‌ای فراگرفتم، ولی علیرغم اطلاع رسانی‌های علمی پژوهشی درکنگره‌های ملی و بین‌المللی یا ارائه طرح‌های مدون ملی به هیچ عنوان مورد توجه هیچ مقام مسئولی قرار نگرفت ونهایتا با بازنشستگی زودرس خانه نشین گردیدم در حالی که سه فرزند دیگرم با تحصیلات کارشناسی ارشد از دانشکاههای برتر مثل تهران نیز نتوانستند بکلرتخصصی خود اشیتغال یابند.
این امر موید آنست که حتی اگر فارغ التحصیلان دانشگاهی ما به آخرین پدیده های علمی و تکنولوژی پیشرفته تا سطح فوق دکترا نیز مجهز شوند؛ پس از مدتی که ظر فیت جذب اساتید در دانشکاهها تکمبل گردد، اغلب یا باید بیکار باشند و یا اگر نخبه باشند جذب بازار کار کشورهای دیگر شوند و یا معدودی با خود اشتغالی سرکرم گردند.

6) در قانون تأسیس سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور اهداف و وظایفی تدوین شده است که اهم آنها عبارتند از:
“تلاش در جهت ارتقای سطح دانش، گسترش فن‌آوری جدید، حفظ و پایداری محیط زیست و منابع پایه تجدید شونده و افزایش کمی و کیفی تولیدات کشاورزی
نظارت بر حسن اجرای وظایف فنی و حرفه ای اعضای سازمان، حمایت از حقوق اشخاص حقیقی و حقوقی که از خدمات آنها برخوردار می شوند و تلاش در جهت ارتقای اخلاق حرفه ای
تلاش در جهت حسن اجرای مقررات و قوانین مربوط به امور کشاورزی، ایجاد هماهنگی و همکاری با دستگاه های مرتبط با کشاورزی و حمایت از تشکل های صنفی و تولیدی
تلاش در جهت ارتقای توانمندی های حرفه ای اعضای و کمک به ساماندهی اشتغال مهندسین کشاورزی و منابع طبیعی”
به نظر شما سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور چه عملکردی در زمینه اشتغال و ساماندهی مهندسین فارغ‌التحصیل زیرمجموعه گروه ماشین‌های کشاورزی داشته است؟

در زمان قبل از انقلاب اسلامی ایران نیز بسیاری از تشکل‌ها، مجامع و مجتمع‌ها و حتی انقلاب سفید با گرفتن امتیاز انتشار مجلاتی شکل گرفت که اغلب در اجرا یا در نطفه خفه شدند یا جز شعار از آنها چیزی عاید کسی نشد بجز قشر سرمایه دار یا مقامات حزبی و دولتی که از محل تامین اعتبارات عمومی آن‌ها فیض می‌بردند. امروز نیز اوضاع بهتر از آن روزها نیست و من گرچه خود بعنوان پیشگامان این نظام به عضویت آن درآمدم ولی پس از آنکه اطمینان یافتم، مضامین فوق الاذکر یا شعاری بیش نیست و یا گردانندگان درک موضوع نکرده و رابطه علت و معلولی را متصور نیستند ویا فقط تحت شرایط اجبارقانون فعلی، حاضر به قبول لزوم تحول انقلاب سبز بدلائل سیاسی نیستند.
خیلی وقت قبل از ایجاد نظام مهندسی زنگ‌های خطر نادیده کرفتن بخش مهم اقتصادی کشاورزی بصدا در آمده بود، و اکثر سرمایه گذاریها اگر حبف و میل نمیشد صرف صنایع مونتاژی میکردید که امروزه سرنوشت اسف بار آنرا با همه حمایتهای دولت میبینیم، ولی با وجود آن این بخش روز بروز ضعیف‌تر و نحیف‌تر شده وامروزه تکه پاره شدن بخش مدیریت کلان کشاورزی همراه با آلودگی‌های زیانبار اغلب محصولات کشاورزی، زمین یا خاک‌ها تا عمق موثر، آبهای تحت الارضی و هوا و کل محیط زیست به حد بحران خط قرمز رسیده است ولی این ارگان و فصلنامه و انتشارات آن از ارائه کمترین راهکارهای اجرایی برای حل معضلات فوق عاجز است.
آیا تمام این شعارها محقق شده ومشکلات نسل جوانی که اغلب بدلائل زیاد از این بخش فراری است حل شده است؟ بجز استخدام معدود با شرایط خاص، شاید چند مورد جزئی نیز جذب فارغ الاتحصیلان ماشین‌های کشاورزی در بازار کار خودمعیشتی انجام گرفته باشد. امّا از آینده اکثر آنها هیچکس اطلاع ندارد که چه خواهد شد. برای مثال طرح‌های ارائه شده در قالب ناظرین کشت گندم و یا طرح طوبا و کشت‌های گلخانه‌ای و اخیراً ایجاد شرکت شهرک‌های کشاورزی بعنوان اقدامات نه منسجم بلکه انتزاعی خود یک نوع فرار رو بجلو محسوب شده که نهایتاً مسائل بغرنج بخش کلان کشاورزی را حل نخواهد نمود. و ساختار پوسیده کشاورزی سنتی همچنان روز بروز بیشتر به مرحله مرگ خاموش نزدیک میشود.

7) همانگونه که مستحضر هستید منابع تولید کشاورزی، از جمله آب، توسعه این بخش را در کشور شدیداً تحدید و تهدید می‌کند؛ بنابراین، آیا واقعا امکان گسترش پنجاه درصدی سطح اراضی کشاورزی (از 20 میلیون هکتار به 30 میلیون هکتار) در کشور وجود دارد؟ چگونه؟

دقیقا صحیح است که کلاً کشور ایران اغلب در حوزه مناطق خشک و نیمه خشک قرار گرفته و متوسط بارندگی آن از 250 میلی متر عرفا بیشتر نیست، ولی کل منابع آبی کشور نه تنها در طول سه دهه گذشته با مصارف غیرعرف و بی‌رویه در حیطه کشاورزی، صنعت یا خانگی با بیش از دوبرابر شدن جمعیت کشور با تلفات تبخیری و ضایعات فراوان از طریق صنایع آلوده و کثیف بلامصرف شده بلکه بیشتر منابع زیرزمینی یا سطحی جریان‌های رودخانه‌ای مثل زاینده رود و حتی دریاچه های مهمی مانند ارومیه بدلیل سوء مدیریت در توسعه سدهای غیر عرف، یا خشک شده و یا آلودگی شدید پیدا نموده وبسیاری از آب‌های شیرین نیز یا به آب‌های شور دریا ملحق شده که میتواند برگشت شده و یا حتی در سطح دریاچه های پشت سدها تبخیر می‌شود. با وجود این با جمع آوری و مهار نمودن آبهای سطحی، جلوگیری از تبخیر غیر مجاز، از بین بردن منابع ضایعات مصرف و آلودگی یا عدم پیوستن یه منابع آبهای شور دریاو صرفه جوئی موثر با تغییر سیسم مصرف هوشمند آب نه تنها در کشاورزی و صنعت بلکه در مصارف خانگی میتوان براحتی تا 50 درصد به سطح زیر کشت اضافه نمود. لازمه این امر اولویت دادن به محوریت اقتصادی بخش کشاورزی و استفاده از صنایع تمیز بجای کثیف و مجهز کردن واحدهای صنعتی ضروری برای مصرف آب به روش بازچرخشیمیباشد.

8) در مطالعه‌ای موردی در استان همدان (بعنوان استانی که کشاورزی بیشترین سهم از مساحت استان را دارد)، مشخص شد که پیاده‌سازی کشاورزی دقیق (با لحاظ کردن حداقل هزینه‌ها و بسته به نوع کشت) حداقل به 420 هکتار زمین نیاز دارد که با توجه به برخی محدودیت‌ها (از قبیل خرده مالکی و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی)، امکان‌پذیر نیست. حتی کشاورزان عمده نیز حاضر نیستند برای اجرای یک طرح پایلوت همکاری نمایند. حال، به نظر شما آیا اصلاً پیاده‌سازی کشاورزی دقیق ضرورت دارد؟ و اگر چنین است راهکار آن چیست؟

گرچه همانطوریکه در بند سئوال قبل گفتم میتوان برخی نوآوری‌های مطرح در مقوله کشاورزی دقیق را بطور موردی در هرکجا و منطقه، کوچک سزپوشیده مثل گلخانه یا بزرگ سرباز مثل کشتزار بکارگرفت. اما کل مجموعه سیستماتیک منسجم و هدفمند کشاورزی دقیق در هرکشوری نیاز به فراهم کردن بستر مناسبی دارد که در پاسخ سئوالات قبل تحت عنوان “لزوم تغییر زیرساختهای بافت کشاورزی سنتی موجود” مطرح کردم. این امر یک کار فراگیر ملی وتحولی است که نیاز مبرم به همه عوامل سه قوه و شاید فتوای مقام معظم رهبری دارد تا بتوان کل مجموعه اراضی مستعد کشاورزی و منابع آبی را مثل ملی کردن اراضی منابع طبیعی و جنگلها تحت کنترل، حفاظت و نظارت دقیق قرار داده و سپس با جایگزینی اکثریتی نیروی انسانی موجود یعنی کشاورزان سنتی با نیروهای مختلف تحصیل‌کرده دانشگاهی با آموزش‌های لازم کارورزی و کنترل کمی و کیفی سایر عوامل و نهاده‌های تولید، عملیات اجرائی اصلی را پس از اتمام 5-3 سال مطالعات پایلوتی بطور واقعی گسترش داد. مسلماً تا حد امکان تلفیق اغلب قطعات ازاضی خرد مجاور هم و تشکیل تشکل‌ها یا مجتمع‌های صنعتی کشاورزی با اراضی چند صد هکتاری برای تولیدات استراتژیک یک یا چند محصولی از اولویت‌های مهم این تحول یا انقلاب سبز در بخش کشاورزی و محیط زیست بشری است.
در خصوص اینکه حتماً نیاز به اجرای این طرح متحول کننده نوین برپایه علوم و فنون پیشرفته “کشاورزی دقیق” مطرح دربخش کشاورزی ایران هست یا نه؟ باید بعنوان یکی پیشگامان تحقیق درزمینه های متنوع کشاورزی دقیق تاکید مینمایم، بلی و اگر بهمین منوال “باری به هر جهت” و حالت “شترمرغی” غیرهد فمند و انتزاعی پیشروی کنیم و جسته گریخته و غیر منسجم نیزبخواهیم از علوم و فنون پیشرفته مطرح در دنیا، بهره ببریم جز شکست چیزی در انتظارمان نیست. در اینمورد حاکمیت نظام و دولت میتواند در یک دوره کوتاه مدت با ایجاد تحول و شکل گیری آن پس از تدوین قوانین لازم نقش. نظارتی خود را بطور ممتد ادامه دهد در حالیکه کلا امور در دست بخش خصوصی بصورت سهامداران عضو هز مجتمع کشاورزی نوین ادره میشود. همانطور در یک دهه اخیر پس از بازگشت اینجانب به ایران و مطرح کردن مقوله ” کشاورزی دقیق” در محافل علمی اغلب همکاران دانشگاهی، مدیران ارشد وزارت جهاد کشاورزی و سایر مراکز بخشهای عمومی یا خصوصی طرح‌های انتزاعی تحت عنوان توسعه کشاورزی دقیق و یا تهیه نقشه محصول و مونیتورینگ آن برحسب تغییر پذیری مکانی خاص در برخی استانهای نظیر شیراز، مشهد یا اصفهان اجرا نموده اند ولی به نتیجه خوبی که بخش کشاورزی ایران سنتی را متحول کند نرسیدند.
تنها راهکار آنهم همانست که مدتی پیش بصورت نامه‌های محرمانه پیشنهادی به مقامات معظم رهبری و ریاست جمهوری محترم ارسال نمودم ولی واکنشی دریافت ننمودم. در مجموع راهکار مهم و اصلی فقط در گرو تغییر زیرساخت‌های سنتی و آماده‌سازی بستر مناسب فراگیر ملی برای ورود به عرصه یک‌پارچه به عصر”اتوماسیون و هوشمندسازی” است که شاید بتوان آن‌را به کشاورزی الکترونیک نیز خطاب کرد که باید جزئیات کارشناسی شده آن مدون و بر اساس اعمال تغییرات مهم در قوانین فعلی وتدوین مقررات اجرائی جدید لازم الاجرا کل زیرمجموعه‌های بخش کشاورزی و محیط زیست شامل اراضی بایر، مراتع و جنگل‌ها و حتی آب و هوا را برای ایجاد “هوای پاک، زمین پاک و آب پاک و نهایتا محیط زیست پاک” در کنترل مجموعه‌های هوشمندی در آورد. این مجموعه مدیریتی، از خطای انسانی به دورمانده و از حیث اقتصادی و کیفیت بالای تولیدات، آینده بسیار خوبی را برای مردم ایران اسلامی ورق میزند. در این خصوص می‌بینیم که بکمک برخی از سیستم‌های هوشمند الکترونیک و آی تی حتی پلیس راهنمائی و رانندگی در کل کشور قادر به کنترل دقیق و هوشمندانه رانندگان خطاکار بدون حضور مامور در خیابان یا بیابان‌ها میباشند. پس برای بخش کشاورزی مظلوم و حیاتی نیز چرا که نه؟

9) به اعتقاد شما چه زیرساخت‌هایی برای توسعه کشاورزی و ورود فن‌آوری‌های نوین و مناسب لازم است؟

تغییر زیر ساخت‌های سنتی موجود و جایگزینی آن با بستر مناسبی برای اجرای طرح تحول یا انقلاب سبز کشاورزی نوین مستلزم مطالعات اولیه شناخت کلیه عوامل و نهاده‌های تولید به روال جدید و تدوین قوانین مترقی مهمی است که همت و عزم راسخ و یکپارچه کل مجموعه حاکمیتی را می‌طلبد. این امر شامل تهیه نقشه‌های دیجیتالی و هوشمند رایانه‌ای کل اراضی کشور و بررسی خواص عمق خاک‌ها و منابع متنوع آبی وعوامل و نهاده های مختلف تولید کشور است که می‌تواند بنوعی تحت مدیریت هوشمندانه این طرح تحول قرار گیرد. سپس برنامه ریزی کشت و کار کل کشور متناسب با شناخت استعداد اراضی هر منطقه ازطریق نقشه یا پهنه بندی های دیجیتالی رایانه ای، منطبق با برآورد نیازهای داخلی و صادراتی هر محصول، انجام و تشکل‌های لازم بر ای جذب نیروی‌های تحصیل‌کرده دانشگاهی با همه تخصص‌ها شناسائی شده و سایر ملزومات از جمله سیستم‌های هوشمند و دستگاه‌های مدرن و بتدریج بومی سازی شده در ایران فراهم شده، تا کنترل کلیه نهاده های لازم از حیث کمی و کیفی برای تولید از جمله کود و سم و سوخت و اب و عملیات کشاورزی بطور دقیق و صحیح تحت کنترل کاربران تشکلهای صنعتی کشاورزی قرار گیرد. این امر بخصوص در مورد واردات اولیه تجهیزات مناسب هر منطقه از خارج و انعقاد قراردادهای اجرائی با برخی اشخاص حقیقی و حقوقی کشورهای پیشرفته غرب پس از اجرای توافق‌نامه برجام و رفع تحریم‌های ایران امکان‌پذیر خواهد بود.

10) در شرایط کنونی کشور (کمبود منابع، مازاد نیروی تحصیل‌کرده و …) مهندسین ماشین‌های کشاورزی چگونه می‌توانند هم به توسعه کشور کمک کنند و هم کسب درآمد داشته باشند؟

من فکر میکنم در این مقوله به اندازه کافی در پاسخ سئوالات فوق توضیح دادم که طرح اجرائی تحول کشاورزی پبشرفته در ایران نیازمنداولویت سوق دادن انگیزه سرمایه گذاری‌های داخلی و خارجی به بخش کشاورزی نوین می‌باشد. در اینصورت، علاوه بر تأمین نیروی متخصص و اشتغال متخصصین با حقوق مکفی پایدار و مطمئن، می‌توان امکانات رفاهی شهرها را تا حد معقول به مناطق روستائی برد و موجبات تعادل جمعیتی در شهرها و روستاها را فراهم آورد.

سخن پایانی: انجام امر فوق و توسعه کشاورزی نوین الکترونیک در کنار توسعه سایر امور خدمانی مثل دولت الکترونیک و جلوگیری از توسعه صنایع کثیف و آلاینده محیظ زیست واجب تر و حیاتی تر است و اگر هر روز تاخیر و تعلل صورت گیرد موجب ضرر و زیانهای بسیار غیر قابل برگشتی است که حتی امروزه شاهد برخی از بحران‌های آن هستیم. انجام موارد فوق می‌تواند حتی از جهت اقتصادی جایگزین بسیار خوبی برای درآمد نفتی باشد. بطوری‌که مثلا ارزش افزوده صادارات معادل یک بشکه دوغ و یا سایر تولیدات جانبی کشاورزی یا دامی می‌تواند چند برابر یک بشگه نفت صادراتی باشد.
تا حد ممکن و خلاصه به برخی نکات مهم خواسته شده در سئوالات فوق پاسخ دادم. معهذا در صورت هر گونه ابهام بخصوص در صورتیکه مقام موثری خواستار آن باشد می‌توان در جلسات حضوری یا مناظره جزئیات بیشتری را مورد توجه و امعان نظر قرار داد شاید بنا بصلاحدید نظام و حاکمیت اجرای طرح جامع و فراگیر مستخرج از مقوله فوق موجبات تأمین آسایش و رفاه نسل غرور آفرین و فرهیخته این مرز و بوم گردیده و با بازگشت بسیاری ازنخبگان ایرانی مقیم خارج، از رشد بشدت روز افزون خروح مغزهای متفکر و نخبگان بیشتر بخصوص به سرزمین های پیشرفته غرب جلوگیری گردد. آمین
بابت وقتی که در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم.
منهم از شما جوانان مستعد وپویا متشکرم
منبع: وبسایت تخصصی مکانیزاسیون کشاورزی
فایل کامل مصاحبه برای اعضای وبسایت قابل دسترسی می‌باشد.

بدون دیدگاه

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *